Saturday, May 26, 2007

اتاق تنهايي

خوانده بودم ، گاه مي آزاريم يكدگر را بي آنكه بخواهيم ، نخستين بار كه اين شعر نو را خواندم باور نمي كردم كه : بي آنكه بخواهيم !! ولي با دقت در رفتار و كردار ، من نيز متفق شدم با شاعر ، بي آنكه بخواهيم ! سخن تا هنگامي كه در زبان و فكر ماست ، گرفتار و از آن ماست ، اما هنگامي كه بر زبان جاري گشت ، همچون تيري است كه از چله كمان رها گشته است و ديگر در اختيار ما نيست
رفتار ما نيز كم از گفتارمان ندارد و آنچه ادا گشت ، با هيچ عملي قابل بازگشت نيست
پيش از آنكه بگوييم و عمل كنيم ، بيش از گام پيش رويمان ، به افق هايي بيانديشيم كه هرگز در نگاه نخست هويدا نيستند و در پوششي از مه و غبار در دور دستها انتظار ما را مي كشند
چنان با مردمان رفتار وگفتار كنيم كه ، تا ابد بايد با آنان در اتاقي دربسته ، تنها و دور از ديگران زندگي كنيم
اينگونه نيست ؟

1 comment:

Anonymous said...

che khosh gofty jana,ama koolabirante shenava!!!!!!!!!;)